نشریه Science در سال ۲۰۰۶ مقاله ای را از یکی از محققان دانشگاه تورنتو
منتشر کرد که بعداً پایه بسیاری از مطالعات در حوزه ارتباط خودآگاه و
ناخودآگاه شد.
لینک چکیده مقاله : www.sciencemag.org/content/313/5792/1451.abstract
از
هر یک از آزمایش شوندگان، خواسته میشد تا یکی از بدترین گناهانی را که تا
کنون انجام داده اند و به شدت معتقدند که غیر اخلاقی بوده به خاطر آورند.
سپس از آنها خواسته میشد تا احساسشان را بیان کنند. آزمایش ظاهراً در
همینجا به پایان میرسید!
به نیمی از کسانی که در آزمایش شرکت کرده
بودند، پیشنهاد میشد که قبل از رفتن دستهای خود را بشویند. اما این پایان
آزمایش نبود. قبل از رفتن، به آنها میگفتند که یک دانشجوی بدبخت در حال
انجام تحقیق است و نیاز دارد که افراد، پرسشنامه های او را پر کنند تا به
موقع بتواند تحقیق خود را انجام دهد. اما برای این کار، پول یا پاداشی داده
نمیشود.
نتیجه را حدس میزنید؟
۷۱% از دانشجویانی که دستهایشان را نشسته بودند، با کمک به این دانشجوی بخت برگشته موافقت کردند.
اما
از میان کسانی که دستهای خود را شسته بودند تنها ۴۱% با کمک به این دانشجو
موافقت کردند. در تحقیق های علوم انسانی که حتی چند درصد اختلاف نیز قابل
بحث و بررسی است، چه توجیهی برای این تفاوت فاحش وجود داشت؟